موفقیت های الهام بخش زندگی واقعی (بخش سوم)
با بخش سوم داستان های موفقیت با شما همراه هستیم. در این شماره به معرفی پنج تن از افرادی که داستان هایشان الهام بخش بسیاری از کارآفرینان بوده است می پردازیم. شاید خواندن داستان های موفقیت این افراد برای شما هم الهام بخش باشد. پس بخش سوم این محتوا را بخوانید.
داستان های موفقیت
۱۶- داستان موفقیت اینگوار کامپراد که در کودکی کبریت می فروخت
داستانهای موفقیت کارآفرینانی که تعادل را در بخشها تغییر میدهند و نظم را به چالش میکشند، حاوی درسهای بزرگی است. داستان موفقیت اینگوارد کامپراد، بنیانگذار Ikea، یکی از آنهاست. کامپراد بنیانگذار IKEA که در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۸ درگذشت، در شهری در سوئد به دنیا آمد. اینگوار کامپراد که در خانواده ای فقیر به دنیا آمد، از ۶ سالگی با فروش کبریت خرج خانواده اش را آغاز کرد و در سن ۱۰ سالگی خانه به خانه تزیینات کریسمس می فروخت.
در مورد نرم افزار مدیریت امور سهام و سهامداران بیشتر بدانید.
کامپراد که به نارساخوانی مبتلا بود، با وجود مشکلات فراوان در مدرسه، همچنان نمرات خوبی می گرفت. او پولی را که پدرش برای موفقیت در مدرسه به او داده بود خرج کرد تا IKEA را تأسیس کند. او تنها ۱۷ سال داشت که در سال ۱۹۴۳ IKEA را تأسیس کرد. ۵ سال اول فقط قاب عکس و غیره IKEA که کالاهای خانگی بود می فروخت. سپس فروش مبلمان را نیز در سال ۱۹۴۸ آغاز کرد.
در سال ۱۹۵۶، او در صنعت مبلمان پیشرفت کرد. با شروع از لگو، مشتریان را قادر ساخت تا برای اولین بار مبلمان را به صورت تکه تکه خریداری کنند. علاوه بر این، مشتریان به راحتی می توانستند این قطعات را خودشان مونتاژ کنند. به این ترتیب شرکتی که فروش مبلمان را بسیار ارزانتر آغاز کرده بود تا به امروز رشد کرده است. کامپراد که با قیمت مقرون به صرفه تری نسبت به رقبای خود به فروش می رسد، حتی توسط شرکت های مبلمان محلی تحریم شد.
در مورد نرم افزار مدیریت سهام بیشتر بدانید.
زمانی که اینگوار کامپراد درگذشت، تقریباً ۶۰ میلیارد دلار ثروت داشت. شاید در مورد این کارآفرین، بنیانگذار IKEA، در اینترنت و تلویزیون چیزی نشنیده باشید. پنهان کاری او یکی از کلیدهای موفقیت اینگوار بود. گفته می شود که او از اتوبوس برای رفتن به مراسم فرش قرمز استفاده می کند. او تلاش هماهنگی میکرد تا «مثل بقیه» باشد و از این طریق توانست با افرادی که محصولاتش برای آنها ساخته شده بودند پیوند برقرار کند.
طراحی یک میز ۱۰۰۰ دلاری بسیار آسان است. چالش این است که میزی را طراحی کنید که هم با کیفیت و هم کاربردی باشد و ۵۰ دلار ارزش داشته باشد. فقط طراحان بسیار موفق می توانند این کار را انجام دهند.
یکی از بزرگترین عوامل موفقیت اینگوار این بود که او از تمام جزئیات کسب و کار خود مطلع بود. دانش دایره المعارفی داشت. او تنها زمانی می تواند به چنین موفقیتی دست یابد که برای یادگیری وقت بگذارد و متوجه شود که حتی کوچکترین جزئیات مهم هستند.
در مورد سامانه جامع تحلیل بازار بخوانید.
۱۷- جان کوم: از خانه ای بدون آب تا ۹ میلیارد دلار ثروت
داستان های موفقیتی که زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده است همیشه ارزشمندتر و الهام بخش بوده است. از داستان جان کوم نیز می توان درس های زیادی گرفت. ما مطمئن هستیم که شما امروز حداقل یک بار از برنامه ای که او ایجاد کرده است استفاده کرده اید. بله، درست حدس زدید، ما در مورد Whatsapp صحبت می کنیم.
پس از رد درخواست شغلی وی در فیس بوک، این کارآفرین واتس اپ را ایجاد کرد که فیس بوک در سال ۲۰۱۴ برای خرید آن ۱۹ میلیارد دلار پرداخت کرد. یان کوم پسر یک پدر کارگر ساختمانی در اوکراین بود. کوم که به همراه مادرش به آمریکا مهاجرت کرده بود، روزهای بسیار سختی را سپری کرد. مادرش پرستاری و نظافت می کرد.
در مورد نرم افزار سهامداران بیشتر بدانید.
جان کوم “من یک کار را انجام می دهم و آن را به خوبی انجام می دهم”.
با این حال، جان کوم با عادت کردن به محیط جدید خود، به کامپیوتر و نرم افزار علاقه مند شد و در یاهو مشغول به کار شد. کوم که در این فرآیند پول زیادی به دست آورد و از دست داد، واتس اپ را ایجاد کرد و شما می دانید که بعد از آن چه می شود، زیرا هر روز از واتساپ استفاده می کنید…
او در خانه ای بدون آب در اوکراین بزرگ شد. مدرسه ای که او می رفت حتی توالت هم نداشت. در ۱۶ سالگی به همراه مادرش به آمریکا مهاجرت کرد. آنها با حقوق مهاجری که به آنها تعلق می گرفت امرار معاش کردند. جان برنامه نویسی را به لطف کتاب های امانت گرفته شده از یک کتابفروشی آموخت. درخواست کار او در فیسبوک رد شد. اولین دفتر WhatApp یک انبار بود و به دلیل سرما با پتو کار می کردند. WhatApp بعداً توسط فیس بوک به مبلغ ۱۹ میلیارد دلار خریداری شد.
در مورد نرم افزار امور سهام بیشتر بدانید.
موفقیت جان ناشی از اشتیاق او برای ارتباط خصوصی، آسان و ارزان است. او میدانست که نمیتواند با افرادی که برایشان مهم است ارتباط برقرار کند، و هدفش این بود که با محصولی که تولید میکرد این نیاز را برطرف کند.
۱۸- داستان موفقیت گابریل کوکو شانل، که انقلابی را در صنعت پوشاک زنان به راه انداخت.
گابریل “کوکو” شانل در سال ۱۸۸۳ در فرانسه متولد شد. شانل که توسط پدرش رها شده بود و در یک یتیم خانه بزرگ شد، خیاطی را در اینجا آموخت. او شب ها در یک بار به عنوان پیشخدمت کار می کرد. در آن زمان، زنان حتی اجازه نداشتند حساب بانکی باز کنند یا دارایی خود را داشته باشند. در این دوره زمانی که در بار کار می کرد، با مردی ثروتمند آشنا شد و زندگی را با او آغاز کرد. این مرد به او فرصتی داد تا در جامعه عالی قرار گیرد.
در مورد نرم افزار تحلیل بازار بخوانید.
از آنجایی که در محافل اجتماعی دوستانی پیدا کرد، تصمیم گرفت مواد لباس را از پارچه های ارزان تولید کند. در آن زمان از مواد بسیار گران قیمت و ناراحت کننده در لباس های زنانه استفاده می شد. در مدت کوتاهی طرح های او به بسیاری از نقاط جهان به ویژه پاریس فروخته شد. شنل پس از افتتاح بوتیک های خود، متوجه شد که دیگر نیازی به حمایت مردی که با او بود ندارد. امروزه از برند شانل به عنوان مترادف لوکس استفاده می شود. وارثان شانل حدود ۱۹ میلیارد دلار دارایی خالص دارند.
۱۹- داستان موفقیت فروچیو لامبورگینی که در ابتدا تراکتور تولید می کرد
لامبورگینی همیشه با لوکس ترین و اسپرت ترین وسایل نقلیه جهان شناخته نمی شد. زمانی یکی از تراکتورسازان معروف بود. موسس آن، فروسیو لامبورگینی، از علاقه مندان به خودروهای اسپرت بود. او ماشین فراری خود را بسیار دوست داشت. هنگامی که او شکایتی در مورد خودروی فراری خود به شرکت گزارش داد، یکی از جالب ترین داستان های موفقیت تاریخ شعله ور شد.
در مورد نرم افزار مدیریت الکترونیک اسناد بخوانید.
انزو فرافنین: «اجازه دهید او به تولید تراکتور ادامه دهد و خودروهای اسپورت را به من بسپارد».
در خانواده ای کشاورز به دنیا آمد. در سال ۱۹۴۴ به نیروی هوایی ایتالیا پیوست و بعداً اسیر جنگی بریتانیا شد. انگلیسی ها او را وادار به کار در محفظه موتور کردند و این اسارت تجربه بی نظیری در ماشین و موتور به او داد. پس از جنگ به روستای خود بازگشت و به طراحی تراکتور برای روستاییان پرداخت. به عبارت دیگر لامبورگینی اولین تراکتورسازی بود. وقتی از تراکتورسازی ثروتمند شد، به ماشین های اسپرت علاقه مند شد و با فراری آشنا شد. هنگامی که او می خواست با بنیانگذار انزو فراری در مورد مشکل دنده خودرو صحبت کند، پاسخ منفی دریافت کرد. ولی شرکت لامبورگینی امروزی متولد شد.
در مورد برنامه مدیریت امور سهام بیشتر بدانید.
۲۰- تبدیل یک کاغذ گیر کوچک به خانه
برخی از داستان های موفقیت شخصی می توانند به اندازه داستان های افراد مشهور الهام بخش باشند. بهترین مثال در این مورد، داستان یک کارآفرین جوان به نام کایل مک دونالد است. فقط تصور کنید که یک گیره کاغذ قرمز کوچک در دست دارید. با این چه خواهی کرد؟ او احتمالاً در گوشه ای گیر کرده است. اگر به شما بگوییم که با مبادله می توان آن را به خانه تبدیل کرد، چه؟ در اینجا داستان خنده دار یک نوجوان کانادایی به نام کایل مک دونالد است که محدودیت های ذهن را جابجا می کند.
در مورد نرم افزار سهام بیشتر بدانید.